به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ماهرخ ابراهیمپور و هستی احمدی، کتاب «جبهه ایرانی – انقلاب جهانی» به عنوان یک مجموعه ارزشمند از اسناد جنبش جنگل و قیام میرزا کوچکخان جنگلی معرفی شده است. این اثر که نتیجه گردآوری اسناد تاریخی است، عمدتاً مبتنی بر اسناد قسمتی از آرشیو دولتی شوروی است و به همین دلیل به عنوان یک منبع منحصربهفرد شناخته میشود. تالیف این کتاب به مویسی آرونوویچ پرسیتس نسبت داده میشود و ترجمه آن توسط محمد نایبپور انجام شده و در انتشارات نگارستان اندیشه منتشر گردیده است. کتاب شامل ۲۷۳ سند مهم میباشد که پس از فروپاشی شوروی در دسترس پژوهشگران قرار گرفته است و فهرست تفصیلی آن در ابتدای کلیات آورده شده و اسناد از صفحه ۴۹ تا ۵۶۷ ارائه شدهاند. این اثر در سه جلد تنظیم شده و نسخه فارسی منتشر شده، شامل گزیدهای از این سه جلد است.
کتاب به بررسی انقلاب جهانی و سیاستهای بلشویکها در سالهای اولیه دولت شوروی میپردازد و بر پایه منابع آرشیوی قابل توجهی تنظیم شده است. مویسی آرونوویچ پرسیتس، پژوهشگر و گردآورنده اسناد، پیشتر نیز کتاب «بلشویکها و نهضت جنگل» را منتشر کرده که در ایران شناخته شده است. وی در این اثر تلاش کرده است با استناد به اسناد اولیه، نشان دهد که ایده انقلاب جهانی برای بلشویکها نهتنها یک مفهوم استراتژیک بوده، بلکه همچنین تأثیر زیادی بر روابط آنها با سایر کشورها و بقاء ایشان در شرایط دشوار داشته است. این اسناد به تاریخنگاران کمک میکند تا بسیاری از مسایل آن زمان، از جمله تضاد دیدگاهها و وضعیت دولتهای مختلف را مورد تحلیل قرار دهند. این کتاب به عنوان اثر شایسته تقدیر کتاب سال جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۳ شناخته شده و در جلسهای با حضور محمد نایبپور، حبیبالله فاضلی و گودرز رشتیانی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
محمد نایبپور در این جلسه به دلیل علاقهمندی به ترجمه این اثر توضیح داد که کتاب نخست توسط مهدی حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به او معرفی شد. پس از بررسی پیشینه نویسنده و اطمینان از اهمیت موضوع، او دریافت که کتابی مشابه با تمرکز بر اسناد موجود نیست و این امر انگیزه او برای ترجمه این اثر شد. همچنین، نایبپور به خاطر علاقهاش به مباحث مرزی و تصاویری که از تجاوز به مرزهای کشور در این کتاب وجود دارد، بر لزوم ترجمه و شناساندن کتاب تأکید کرد.**انتشار کتاب جدیدی درباره تحولات سیاسی معاصر ایران**
کتاب جدیدی که به تازگی منتشر شده، با تمرکز بر تاریخ تحولات سیاسی معاصر ایران در پی ترجمهای کامل به چاپ رسیده است. این اثر، شامل دو جلد دیگر نیز میباشد که به نظر میرسد توسط نویسندگان دیگری نوشته شدهاند. مترجم اثر در پی تأکید بر اهمیت تاریخ هر اثر، با وجود دشواریهای ترجمه، از نگارش مقدمهای اجتناب کرده است، اما با استفاده از مقدمهای کامل از نویسنده، تصمیم به عدم افزودن اطلاعات اضافی گرفته شد.
فرایند انتشار این کتاب، به دلیل چالشهای موجود در دوران کرونا، حدود دو سال به طول انجامید و با مشکلات زیادی مواجه شد. این اثر به انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه و درگیریهای مرتبط با نفوذ نیروهای دریایی روسیه در بندر انزلی میپردازد. همچنین درباره جنبش جنگل نیز اطلاعات قابل توجهی ارائه میدهد.
حبیبالله فاضلی، از کارشناسان این حوزه، به اهمیت کتاب اشاره کرده و تلاشهای صورت گرفته در ترجمه آن را ستایش کرد. فاضلی اظهار داشت که کتاب شامل ۲۶۵ سند بوده و چینش اسناد بر اساس زمان مکاتبه صورت گرفته است. او همچنین بر اهمیت کارهای اسنادی در زمینه نهضت جنگل و تحولات مربوط به آن تأکید کرد و اشاره کرد که با وجود تلاشهای تحقیقاتی در این زمینه، کارهای سندی به طور جدی کم بوده و این کتاب میتواند به پرکردن خلأ موجود کمک کند.
فاضلی افزود که تحقیقات مختلفی درباره نهضت جنگل وجود دارد، اما بسیاری از آنها دارای رویکرد ایدئولوژیک هستند. وی بیان کرد که این اسناد میتوانند به تعدیل یا راستیآزمایی آن دیدگاهها کمک کنند.
کتاب مذکور به دلیل رویکرد اسنادی و جامعیتی که دارد، میتواند منبعی مهم برای پژوهشگران و تحلیلگران این حوزه باشد و به روشن شدن فضای سیاسی ایران از سال ۱۹۰۵ به بعد کمک کند.در پی تداوم علاقه به مطالعه و بررسی کتاب ها، گودرز رشتیانی از تلاش های اخیر در زمینه ترجمه و انتشار آثار ادبی قدردانی کرد و از خبرگزاری ایبنا برای توجه به بازار نشر تشکر کرد. او همچنین اظهار امیدواری کرد که کتاب های باارزشی مانند اثر ناصر عظیمی که به صورت جامع تاریخ روابط ایران و روسیه را بررسی کرده است، در جمع آثار برتر قرار گیرد.
در ادامه، رشتیانی اشاره کرد که در دویست و چند سال اخیر، ارتباطات تاریخی ایران با روسیه از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. او با تأکید بر وجود آرشیوهای غنی در روسیه، به اهمیت این اسناد در پر کردن خلاهای تاریخی کشور اشاره کرد و گفت که آثار تاریخی و فرهنگی بسیاری در این آرشیوها وجود دارد که میتواند به تحقیقات تاریخی ایران کمک شایانی کند.
وی همچنین به کمبود اسناد قابل توجه در آرشیوهای ملی ایران اشاره کرد و وضعیت آرشیوهای کشور را نامناسب توصیف کرد. **افزایش تعداد اسناد نگهداری شده در آرشیوهای روسیه** که تنها در چند سال اخیر گردآوری شدهاند، نشاندهنده اهمیت این منابع برای پژوهشگران است.
رشیانی از تلاشهای مترجم و محققان جوانی که این اسناد را تحقیق و به فارسی ترجمه کردند، تجلیل کرد و تاکید کرد که مستندات موجود در آرشیوهای روسیه، به کنکاشهای جدیدی در مطالعه روابط ایران و روسیه کمک می کند.
او همچنین به گزارشی از رایزن فرهنگی ایران در مسکو اشاره کرد که نشان میدهد صدها هزار سند مرتبط با روابط دو کشور در این آرشیوها وجود دارد. این اسناد، بخشی از همه اطلاعات ارزشمندی هستند که در مؤسسات مختلف نگهداری میشود.
در پایان، رشتیانی تصریح کرد که کتابهای مانند اثر عظیمی، افق جدیدی برای بررسی جنبشهای تاریخی و روابط بین ایران و شوروی ایجاد میکند، و از این رو، شایسته تقدیر و انتخاب به عنوان کتاب برگزیده کشور است.### بررسی اسناد تاریخی و نقشههای سیاسی شوروی در ایران
در بحثی پیرامون اسناد تاریخی، سخنرانی نایبپور درباره سند نخست، تلگراف ف. راسکولینکف و بایکین به مسکو و خطاب به ل. ده تروتسکی، کمیساری که از حامیان گسترش انقلاب بلشویکی در خارج از شوروی بود، مورد توجه قرار گرفت.
نایبپور در ادامه به کمبود منابع مستند در ایران اشاره کرد و گفت که در زمان ترجمه کتابهای مربوط، به وزارت امور خارجه و نهادهای دیگر مراجعه کرده، اما به مدارک معتبر دست نیافت. او به نقل از استادانش گفت که در زمینه تاریخ معاصر ایران به ویژه جنبش جنگل، شاهد کمبود اسناد هستیم.
این پژوهشگر سپس عنوان کرد که بر اساس کتاب مذکور، این اثر در واقع چکیدهای از یک مجموعه ۱۵ جلدی است که به اسناد مربوط به حضور روسها در ایران در سالهای ۱۹۲۰-۱۹۲۱ میپردازد. وی همچنین بیان کرد که تلاشهایش برای دستیابی به آرشیوهای کاملتر نتیجهای نداشته است و دسترسی به اطلاعات موجود نیز با محدودیتهایی مواجه بوده است.
نایبپور از مسئولان فرهنگی کشور خواست تا اقدام به تهیه این کتابها کنند، زیرا این کار از توان او خارج است. او به آرشیوهای روسیه درباره تاریخ معاصر ایران اشاره کرد و تصریح کرد که این منابع بسیار غنیتر از آن چیزی است که در دسترس ماست.
وی همچنین به موضوع پایاننامه دکتری خود با عنوان «عهدنامه آخال» اشاره کرد و با انتقاد از کمبود منابع این حوزه گفت که تنها دو صفحه مطلب در این باره در ایران موجود است. از آنجایی که تلاشهایی برای تحقیق در این زمینه در کتابخانههای روسیه انجام داد، از وجود منابع گسترده در این باره خبر داد و بر لزوم همکاری جدی در سطح دولت برای دسترسی به این اطلاعات تأکید کرد.
نایبپور در نهایت به ابعاد تاریخی و سیاسی رابطه ایران و شوروی پرداخته و به نقش برجسته تروتسکی در گسترش انقلاب بلشویکی اشاره کرد. این نظریهها و اقدامات، نشاندهنده اهمیت ویژهای است که ایران در سیاستهای شوروی آن زمان داشته است.### تحلیل روابط ایران و روسیه در دوران بلشویکها
در سالهای پس از انقلاب اکتبر، توجه ویژهای به ایران از سوی روسیه جلب شد. این گرایش میتواند به گسترش نفوذ بریتانیا در ایران مرتبط باشد که به تهران و نواحی شمالی کشور رسیده بود. از طرف دیگر، دیدگاه جهانی بلشویکها نسبت به انقلاب خود نیز عامل مهمی در این توجه به شمار میرفت. آنها انقلاب اکتبر را محدود به مرزهای شوروی نمیدانستند و آن را حرکتی جهانی تلقی میکردند.
عوامل گوناگون باعث توجه خاص روسها به ایران در آن زمان شد. بررسی تاریخ روابط این دو کشور قبل و بعد از این دوران نشان میدهد که روسها همیشه نسبت به تحولات داخلی ایران هوشیار بودهاند و این توجه همچنان ادامه دارد. حساسیت این امر ناشی از جایگاه تاریخی و استراتژیک ایران در چشمانداز روسیه است. ایران برای روسها بهمراتب مهمتر از کشورهایی نظیر افغانستان و پاکستان محسوب میشود. این تمایز در اسناد رسمی و متون تاریخی روسی بهروشنی مشهود است.
در این راستا، در اسناد کتاب جدیدی که بررسی شده، نکات جالبی مطرح شده است. به گفته فاضلی، در درون جنبشهای مختلف بهویژه جنبش جنگل و حزب کمونیست، یکپارچگی دیدگاهها درباره «گسترش انقلاب» یا «تکامل در یک کشور» وجود نداشته است. وی به نظام «سانترال دموکراتیک» بلشویکها اشاره کرده و بیان کرده که همزمان با اجرای این نظام، عدم یکدستی در نظرات و تصمیمگیریها مشاهده میشود.
این کتاب بهخوبی نشان میدهد که جنبش جنگل و حزب کمونیست شوروی هیچیک از دیدگاههای هماهنگی برخوردار نبودند. ایضا، در میان نیروهای این جنبش، ملیگراها و سوسیالیستها با یکدیگر همسویی کامل نداشتند. در اسناد موجود، بهویژه در موارد مربوط به کمیتههای مرکزی حزب، مشاهده میشود که هیچ توافق کلی درباره وضعیت ایران وجود ندارد و تلاش برای انسجام این دیدگاهها، بیشتر یک اسطورهسازی است.
فاضلی همچنین به نقش تروتسکی در خصوص گسترش انقلاب از شرق اشاره کرده و تصریح کرد که او برنامه مشخصی برای این امر نداشته است. روح کلی این نوشته نشان میدهد که برای درک بهتر روابط پیچیده تاریخی میان ایران و روسیه، باید از نگاههای یکدست دوری جست و واقعیتهای چندگانه و متنوع را در نظر گرفت.**تحولات سیاسی و تاریخی ایران تحت تأثیر جنبش جنگل**
تحولات سیاسی ایران بهویژه از دیرباز بهطرز قابل توجهی تحت تأثیر جنبش جنگل بوده است. این جنبش به دو بخش کاملاً متفاوت تقسیم میشود: یکی از آنها که به حزب عدالت و گرایشهای بلشویکی نزدیک بود، و دیگری به رهبری میرزا کوچکخان و دکتر حشمت رویکردهایی ملیگرا و مذهبی داشتند. این تفاوتهای اساسی در اهداف و استراتژیها باعث شد که این دو جریان نتوانند بهراحتی در یک مسیر واحد حرکت کنند و در نهایت، به ایجاد شکافها و جداییهایی منجر شد که به شکست کلی نهضت و پایان کار میرزا انجامید.
یکی از ویژگیهای بارز اسناد مرتبط با جنبش جنگل، ابراز واضح ارتباط میان دو بخش آن است. در برخی مواقع، این دو گروه نقاط اشتراک داشتند، اما در مسائل کلیدی در تضاد بودند. به عنوان مثال، میرزا نظریات سوسیالیستی داشت، در حالیکه احساناللهخان و دیگر پیروان حزب عدالت انتقادات عمیقتری به این رویکرد مطرح کردند.
اینکه دیدگاهها درباره میرزا کوچکخان تغییر کرده است، نشاندهنده شیوهای جدید در درک تاریخ اوست. بررسیهای اخیر نشان میدهد که نمیتوان او را بهسادگی در دستهبندی هستند و باید بهعنوان یک شخصیت ملیگرا مورد توجه قرار گیرد. اسناد موجود نشاندهنده روشهای دیپلماتیک و نگاه ملیگرایانه او به نهضت و انقلاب است.
توجه به «روح زمانه» نیز نکتهای کلیدی در تحلیل تحولات تاریخی است. انقلابها بهعنوان امواجی از تغییر، جوامع را تحت تأثیر قرار میدهند و انقلاب مشروطه ایران یکی از موارد بارز این تأثیرپذیری است. این انقلاب موجب فروپاشی قدرت دولت ملی در کشور و ظهور شخصیتهای مختلفی مانند ماشاللهخان و خیابانی شد.
شواهد نشان میدهد که جنبش جنگل، اولین گروهی بود که با حزب کمونیست شوروی در ارتباط بود. این جنبش تلاش کرده بود حکومتی به نام «جمهوری شوروی ایران» تأسیس کند. درحالیکه میرزا کوچکخان همواره بر هویت ایرانی تأکید داشت و از عنوان ایران در مکاتباتش با دیگر گروهها استفاده میکرد.
در نهایت، اسناد موجود نشان میدهد که میرزا کوچکخان را نمیتوان در تقسیمبندیهای معمول قرار داد. روایتهایی که او را در گروههای تجزیهطلبی یا قومگرایی معرفی میکنند، بهطور دقیق با شواهد موجود مطابقت ندارد. در این میان، توجه به تاریخچه و تعاملات وی و دیگر نیروها در گیلان، تجربههای بینظیری را در تاریخ سیاسی ایران رقم زده است.**تحولات تاریخی و تأثیرات آن بر آذربایجان و ایران**
با آغاز تحولات سیاسی در آذربایجان، جوزف استالین نیز به دقت اسناد و روابط این منطقه را زیر نظر دارد و از تجارب به دست آمده در سیاستهای جدید خود بهرهبرداری میکند. این تحولات با توجه به نیازهای آذربایجان و اهداف بلندمدت شوروی، اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
اما در مورد شخصیت میرزا کوچکخان، تصور عمومی به طور معمول بر پایه نیتهای خیرخواهانه او برای تأسیس جمهوری شوروی گیلان بنا شده است. با این حال، شواهد و اسناد نشان میدهند که او هیچگاه تمایل صریحی به استراتژی جهانی بلشویسم نداشت و در واقع، به نوعی قربانی شکافهای ایدئولوژیک موجود گردید. فاضلی در این زمینه تأکید میکند که بنیانگذاران جنبشها معمولاً نتوانستهاند تمامی پیامدهای حرکات خود را پیشبینی کنند و تحولات سیاسی میتوانند به سمتهای غیرمنتظرهای بروند.
در این راستا، اسنادی موجود در منابع تاریخی به صراحت نشان میدهند که میرزا در مکاتبات خود با چهرههای بلشویستی، بر آزادی و رفاه ملت ایران تأکید کرده و خواستهای او غالباً توسط دیگران مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. لذا نمیتوان تمامی بحرانها و اشتباهات نامناسب بعدی را به آثار او و نهضت جنگل نسبت داد.
میرزا همچنین در نامهای به لنین از تلاش خود برای تقلید از آن انقلاب در ایران سخن گفته و خواستار همکاری با افرادی است که از فضای ایران آگاهی دارند. این مکاتبات باید در قالب فهم کلی از زمینههای اجتماعی و سیاسی آن زمان تحلیل شوند.
انقلاب اکتبر در روسیه، همانگونه که سایر انقلابها را تحت تأثیر قرار داده، منجر به بروز تغییرات و تحولات در ایران نیز گردید. بسیاری از شخصیتهای سیاسی آن زمان نظیر سیدضیاءالدین طباطبایی و ملکالشعرای بهار، به این وقایع نظر مثبتی داشتند و آن را فرصتی برای نجات و بهبود وضعیت کشور میدانستند. ملکالشعرای بهار در آثار خود به این نکته اشاره کرده که انقلاب کمونیستی روسیه به نوعی راهی برای رهایی از فشارهای دو قدرت انگلستان و روسیه تزاری است و فرصت تاریخی برای ملت ایران به حساب میآید.
این تحلیلها نشان میدهند که نیروهای سیاسی آن زمان با حساسیت بیشتری نسبت به سرنوشت ملی کشور خود نگریسته و از میان گزینههای موجود ممکن است به سمتی رفته باشند که بعدها از آن پشیمان شوند.در نامههای برخی شخصیتهای تاریخی، نگرانیهایی به وضوح به چشم میآید که بیانگر وضعیت دشوار آن زمان است. در دوران ضعف دولت در ایران، گروههای مختلفی از جمله سمکو، خیابانی، پسیان و خداوردیخان برای تأمین حمایت به دنبال متحدان خارجی بودند. این امر شامل مذاکره با قدرتهای آن زمان چون عثمانی، آلمان، فرانسه و انگلستان میشد تا بتوانند حامی پیدا کنند. این کنشها در چارچوب سیاسی آن سالها کاملاً منطقی به نظر میرسد، بهویژه که این دوران با جنگ جهانی اول همزمان بود و ایران به نوعی میدان نبرد و نفوذ نیروهای متفقین و متحدین تبدیل شده بود.
از این رو، نمیتوان با یک رویکرد سادهانگارانه تاریخی نتیجهگیری کرد که میرزا تمایلات جدی به جدایی یا انقلاب روسیه داشته است. در یکی از نامههایش به لنین، او تصریح میکند که پیشنهادات روسی برای ایران کارساز نیست و ساختار خاص سیاسی و اجتماعی ایران نمیتواند بهسادگی بر اساس الگوهای روسی تغییر کند. این نکته، موجب میشود تحلیل و درک حزب کمونیست شوروی و حزب کمونیست باکو از وضعیت ایران دچار خطا و محدودیت شود که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.











