تماس با ما

عنوان: تحولی در محیط‌زیست: روند تغییر یک دریاچه ۱۳۹۰۰ کیلومتر مربعی به بیابان به تازگی تحقیقات جدید نشان داده‌اند که چگونه یک دریاچه به وسعت ۱۳۹۰۰ کیلومتر مربع به تدریج به بیابانی خشک و غیرقابل سکونت تبدیل شده است. این پدیده نه تنها اثرات زیست‌محیطی قابل توجهی بر منطقه داشته بلکه نگرانی‌های فراوانی را در مورد بی‌ثباتی اکوسیستم‌ها به همراه آورده است. گزارش‌ها حاکی از آن است که عوامل انسانی و تغییرات اقلیمی در این فرآیند نقش بسزایی ایفا کرده‌اند.

به نقل از خبرآنلاین، دریاچه ارومیه که روزگاری به عنوان ششمین دریاچه بزرگ آب شور جهان شناخته می‌شد، اکنون در وضعیت بحرانی و نزدیک به خشک شدن قرار دارد. این وضعیت بحران‌زا که از اواسط دهه ۷۰ هجری شمسی شروع شده، ناشی از ترکیب تغییرات اقلیمی طبیعی و فعالیت‌های انسانی است که منجر به کاهش بیش از ۹۰ درصدی حجم آب این دریاچه شده است.

بر اساس تصاویر جدید از سوی ناسا، دریاچه ارومیه به طور کامل خشک شده و در تصاویری هوایی دیگر هیچ نشانی از آن به چشم نمی‌خورد.

در گفت‌وگویی با دکتر مهدی زارع، استاد دانشگاه و رئیس شاخه زمین‌شناسی فرهنگستان علوم، به بررسی عوامل خشک شدن دریاچه پرداخته شده است. این عوامل شامل ساخت سدها، کشاورزی ناپایدار، برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی و اثرات بی‌محیطی و اجتماعی این بحران هستند. این گفتگو تصویری جامع از بحرانی است که می‌تواند ثبات منطقه را به خطر اندازد.

تصاویر هوایی از نیمه شهریور ۱۴۰۴ نشان می‌دهد دریاچه به طور کامل خشک شده است و از حدود دو سال قبل به یک دریاچه فصلی تبدیل شده که فقط در فصل بارندگی آب دارد و در تابستان به تدریج خشک می‌شود.

تجزیه و تحلیل تاریخی اقلیم منطقه نشان می‌دهد که دریاچه در طول تاریخ نوسانات زیادی را تجربه کرده اما کاهش اخیر حجم آب بی‌سابقه است. این بحران، ناشی از هم‌افزایی تغییرات اقلیمی طبیعی و فعالیت‌های انسانی مثل ساخت سد و کشاورزی ناپایدار بوده و عواقب آن فراتر از محیط زیست دریاچه رفته و بحران‌های اقتصادی، بهداشتی و اجتماعی را به وجود آورده است.

در مورد تغییرات سطح آب این دریاچه در طول تاریخ، شواهد ژئومورفولوژیکی نشان‌دهنده نوسانات قابل توجهی است. متخصصان زمین‌شناسی تراس‌هایی را شناسایی کرده‌اند که نشان‌دهنده حجم بالای آب دریاچه در ادوار گذشته هستند، با ارتفاعی از ۴۵ تا ۵۵ متر بالاتر از سطح کنونی.

این نوسانات تاریخی ناشی از تغییرات اقلیمی طبیعی در مقیاس بزرگ و شرایط محیطی مناسب برای سکونت انسان در گذشته بوده است.**سیستم معیشتی کشاورزی در حوضه دریاچه ارومیه: پیوند آب و هوای منطقه با توسعه اجتماعی**

سیستم معیشتی کشاورزی در حوضه دریاچه ارومیه به وضوح نشان‌دهنده ارتباط عمیق میان آب و هوای منطقه و تحولات اجتماعی در طول هزاران سال گذشته است.

**سرعت بی‌سابقه خشک شدن دریاچه**

به‌طور قطع، سرعت خشک شدن کنونی دریاچه ارومیه متفاوت و بی‌سابقه است. این فرآیند از چرخه‌های طبیعی تاریخ جدا شده و نوسانات گذشته به‌صورت تدریجی و طی هزاران سال صورت می‌گرفت. در حال حاضر، شاهد تغییراتی در مقیاس هزاره هستیم که در عرض چند دهه به وقوع پیوسته است. از اواسط دهه ۷۰ شمسی، دریاچه بیش از ۹۰ درصد از مساحت و حجم آب خود را از دست داده است.

این انحراف از الگوهای طبیعی، به‌جای اینکه یک رویداد چرخه‌ای تلقی شود، به عنوان یک فاجعه سریع ناشی از عمل‌های انسانی مطرح شده است. در نتیجه، خشک شدن اخیر نتیجه مستقیم اقداماتی است که هیدرولوژی طبیعی را به طور عمیق تغییر داده و به یک فروپاشی فاجعه‌بار تبدیل شده است.

**تکامل سطح آب از سال ۱۳۷۴**

از زمان رسیدن دریاچه ارومیه به اوج سطح آب در سال ۱۳۷۴، روند کاهش آن سریع و قابل توجه بوده است. در دو دهه پس از آن، سطح آب بیش از ۷ متر افت کرده و نزدیک به ۹۰ درصد از مساحت آن فروکش کرد. اگرچه بارش‌های افزایشی در سال آبی ۱۳۹۷-۱۳۹۸ و تغییر هدفمند آب از رودخانه زاب در سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ بهبود موقتی را به همراه داشت، اما سطح دریاچه دوباره کاهش یافت و بخش عمده‌ای از حوضه آن به دشت نمکی وسیع تبدیل شد.

**نقش خشکسالی طبیعی در بحران**

خشکسالی مداوم و طولانی‌مدت منطقه، تشدید شده با تغییرات اقلیمی، بستر طبیعی این بحران را فراهم کرده است. حوضه دریاچه ارومیه در منطقه‌ای گرم و خشک واقع شده که به‌طور فزاینده‌ای در برابر کاهش بارندگی و افزایش دما آسیب‌پذیر شده است. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که این تنش‌های طبیعی در آینده تشدید خواهد شد، اگرچه این عوامل تنها بخش کوچکی از بحران را تشکیل می‌دهند.

**عوامل انسانی در وضعیت کنونی**

اقدامات انسانی نیز به طرز چشمگیری تنش‌های اقلیمی طبیعی را افزایش داده و حلقه‌ای از تخریب محیط زیست ایجاد کرده است. ساخت سدهای متعدد از سال ۱۳۶۰، به‌ویژه پس از سال ۱۳۸۰، به یکی از عوامل تأثیرگذار تبدیل گشته است. این سدها با هدف تأمین آب برای مصارف کشاورزی و صنعتی ساخته شده و جریان ورودی آب به دریاچه را قطع کرده‌اند. در بازه زمانی ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۰، ۴۳ سد مسئول کاهش ۷ متری سطح آب دریاچه بوده‌اند.

**نقش کشاورزی در بحران**

گسترش ناپایدار کشاورزی نیز به عنوان دومین عامل اصلی در این بحران شناخته می‌شود. کشاورزی تقریباً ۹۰ درصد از آب مصرفی در حوضه را به خود اختصاص داده که به‌دلیل رشد جمعیت و سیاست‌های دولتی در کاشت محصولات پرمصرف ایجاد شده است. این شیوه‌های کشاورزی منجر به عدم توازن میان دسترسی به آب و تقاضای آن شده و فشار مضاعفی بر منابع محدود منطقه وارد می‌کند.

**تأثیر برداشت آب‌های زیرزمینی**

استخراج بی‌رویه آب‌های زیرزمینی نیز به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. ایجاد ده‌ها هزار چاه عمیق قانونی و غیرقانونی باعث تخلیه شدید سفره‌های آب زیرزمینی منطقه گردیده و بر بحران آب افزوده است.### بحران دریاچه ارومیه؛ تأثیرات و علل

در پی تغییرات اقلیمی و اقدامات نادرست انسانی، دریاچه ارومیه با چالش‌های جدی مواجه شده است. این تغییرات نه تنها سطح آب دریاچه را کاهش داده، بلکه جریان طبیعی هیدروژئولوژیکی را نیز معکوس کرده‌اند. سفره‌های آبی که پیش‌تر تغذیه‌کننده دریاچه بودند، اکنون به جذب آب آن پرداخته و این موضوع اکوسیستم منطقه را تحت فشار قرار داده است.

ترکیب زاییده سدها و بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی، به معکوس شدن چرخه تأمین آب دریاچه انجامیده است.

یکی از عوامل مهم در این بحران، ساخت گذرگاه و پل ۱۵ کیلومتری در قلب دریاچه در اوایل دهه ۱۳۸۰ است. این سازه غیرفنی با تنها یک شکاف ۱.۲۵ کیلومتری، دریاچه را به دو حوضه هیدرولوژیکی تفکیک کرده و به طور قابل توجهی گردش طبیعی آب را مختل کرده است. این مشکل، اختلاف شوری میان بخش‌های شمالی و جنوبی دریاچه را افزایش داده و روند خشک شدن نیمه جنوبی را تشدید کرده است.

در مجموع، این سلسله عوامل در کنار یکدیگر، بحرانی خودپایدار را رقم زده‌اند. شرایط خشکسالی تنها با توسعه ناپایدار و نادرست تشدید شده است. اتکا به سدها و چاه‌ها نه‌تنها کمکی نکرده، بلکه کل سیستم آبی را به بی‌ثباتی کشانده و به فروپاشی دریاچه منجر شده است. این پدیده، به وضوح در مفهوم “خشکسالی اکولوژیک” قابل مشاهده است، جایی که کارکردهای حیاتی اکوسیستم در حال نابودی هستند. دریاچه ارومیه در واقع نمادی از یک بحران زیست‌محیطی چند بعدی است که نیازمند توجه فوری و اقدامات جدی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *